به منظور به کارگیری یک فراروش واحد، یکپارچه و استاندارد برای بومی سازی و پیاده سازی سیستمها، شرکت باسا از نسخه سفارشی شده فراروش (OUM (Oracle Unified Method برای پیاده سازی سیستم ERP استفاده می نماید. متدولوژی OUM آخرین و به روزترین متدولوژی ارائه شده توسط اوراکل است که از فاز تدوین استراتژی، مدیریت پروژه و اجرا بصورت کامل و یکپارچه پشتیبانی می کند. در فراروش مدیریت پروژه از manage focus area این متدولوژی که نسخه جدید PJM می باشد استفاده میگردد. یکی از نقاط قوت متدولوژی OUM ارائه نسخه های خاص برای سفارشی سازی و توسعه راهکارهای خاص اوراکل است. این بدین معناست که شرکت اوراکل علاوه بر ارائه متدولوژی استاندارد برای بومی سازی و پیاده سازی سیستمها از جمله ماژولهای ERP، به عنوان مثال برای توسعه پرتال و سایت مبتنی بر ابزارهای Webcenter خود نیز متدولوژی کاملی که از OUM اقتباس شده است را ارائه نموده است. این متدولوژی شامل فازها، فعالیتها، رهنمودها، راهنماها و قالب خروجیها می باشد و روش انجام کار در آن بصورت دقیق ارائه گردیده است. شایان ذکر است که این متدولوژی قابل دسترسی برای عموم نبوده و تنها partnerهای شرکت اوراکل امکان استفاده از آن را دارند.
باتوجه به اینکه دفتر شرکت باسا در دبی به عنوان Gold Partner اوراکل می باشد لذا این متدولوژی و ابزارهای آن بصورت کامل در اختیار این شرکت بوده و نقطه قوتی برای انجام پروژه های پیاده سازی سیستم بر اساس این متدولوژی می باشد.
شکل زیر فازها و فرایندهای متدولوژی OUM را نشان می دهد:
فاز Inception:
هدف اصلی این فاز ایجاد دید مشترک مابین کلیه ذینفعان در خصوص اهداف چرخه حیات پروژه می باشد. این فاز برای کلیه پروژه ها مهم می باشد زیرا در این فاز محدوده پروژه، نیازمندیهای سطح بالا و ریسکهای کلی، باید قبل از ادامه پروژه شناسایی شود. در این فاز اهداف استراتژیک پروژه بازبینی می شود و نیازمندیهای سطح بالای پروژه اولویت بندی، مستند و تایید می گردد. در مواردی که ممکن باشد کارکردهای سیستم به گونهای دستهبندی می شود که تیمهای متخصص و مجزا بتوانند بصورت موازی بر روی پروژه کار کنند. برنامه کاری تکرار اول فاز Elaboration نیز در این فاز تهیه می شود.
فاز Elaboration:
هدف این فاز حرکت از سمت نیازمندیهای کلان شناخته شده در فاز قبل به سمت جزئیات نیازمندیها، تقسیم بندی راهکار، ایجاد پروتوتایپ (درصورت نیاز) و پایه ریزی معماری سیستم برای فعالیتهای طراحی و پیاده سازی در فاز بعد (Construction) می باشد. در این فاز، از شناخت درست نیازمندیها توسط تیم پروژه می بایست اطمینان حاصل گردد تا ریسک عدم شناخت نیازمندیها به حداقل برسد.
فاز Construction:
هدف فاز Construction تبدیل ریز نیازمندیهای شناسایی شده به کامپوننتهای ویژهسازی شده، کامپوننتهای سفارشی تولید شده و یکپارچه سازی کلیه این کامپوننتهاست. در پایان این فاز اولین نسخه سیستم برای عملیاتی شدن آماده می شود. البته این نسخه معمولا همان نسخه بتا سیستم می باشد. بصورت خلاصه در این فاز، ساخت و توسعه سیستم انجام شده، از یکپارچگی کلیه کامپوننتها اطمینان حاصل می شود و سیستم برای تست پذیرش و استقرار آماده می شود.
در این فاز فرایند تکراری برای پالایش داده ها و Use Case ها انجام می گردد.
فاز Transition:
هدف این فاز انتقال راهکار و سیستم کامل شده بر روی سرورهای عملیاتی و در دسترس قرار دادن سیستم برای سازمان کارفرماست. در طول این فاز، سیستم توسط سازمان کارفرما مورد پذیرش قرار میگیرد، سازمان برای استفاده از سیستم آماده میشود و درصورتی که سیستم جدید باید جایگزین یک سیستم قدیمی شود، در این فاز انتقال نرم از سیستم قدیمی به سیستم جدید انجام می شود. ممکن است باوجودی که سیستم برای عملیاتی شدن مورد قبول است ولی نیاز به بهبودهایی داشته باشد. در این حالت بهبودهای جزئی مورد نیاز برنامه ریزی شده و در همین فاز انجام می شود.
فاز Production:
هدف فاز Production بهره برداری از سیستم جدید، ارزیابی سیستم و پشتیبانی از کاربران است. این فاز شامل مانیتورینگ ، اندازه گیری کارایی سیستم ، انجام اقدامات لازم جهت اطمینان از عملکرد و بهره برداری مداوم از سیستم، پشتیبانی نرم افزار، پاسخ به درخواستها و رفع اشکالات کاربران، برنامه ریزی برای توسعه نسخههای جدید سیستم در آینده است.